


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدخلیل سجادپور- دختر جوان مقابل اورژانس بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد از خودرو پیاده شد. ناله هایش ضربان قلب مادر را به ارتعاش درآورده بود.پدر او نیز همانند اسپندی روی آتش با چهره ای نگران وارد بخش اورژانس شد. دختر جوان در حالی لنگ لنگان و به آرامی قدم برمی داشت که مادر شانه هایش را تکیه گاه دخترش کرده بود و اشک بر پهنای صورتش می ریخت. می گفت: «با خودرو از روی پای دخترم عبور کردم!» این تنها جمله ای بود که بر زبان مادر جاری شد و پدر نیز به توصیه یکی از متصدیان بخش اورژانس برای تشکیل پرونده به قسمت پذیرش اورژانس رفت اما چند نفر دیگر در نوبت تشکیل پرونده بودند. پدر ناله های دختر را می شنید و هر بار با نگرانی به پشت سرش نگاهی می انداخت که حال و روز دختر مصدومش را نظاره گر باشد. بالاخره حدود ساعت 13:15 بود که اجازه ورود به اتاق معاینات پزشکی داده شد ولی هیچ کس در اتاق نبود. منشی دکتر می گفت: پزشک برای معاینه مراجعان به اورژانس رفته است! مادر که به خاطر وقوع این حادثه تلخ عذاب وجدان عجیبی داشت، از همسرش خواست تا کاری بکند ولی از دست هیچ کس کاری ساخته نبود! باید منتظر پزشک می ماندند چرا که متصدی مربوط اعتقاد داشت باید مصدوم را با خودروی اورژانس به بیمارستان می آوردید!
مادر آن دختر جوان که گویی نمی توانست خود را ببخشد، فقط با شنیدن ناله های دردآور دخترش، عذاب می کشید که چرا هنگام پارک دقت نکرده و چرخ عقب خودرو از روی پنجه پای چپ دخترش عبور کرده است! ولی دردناک تر از این حادثه تلخ آن بود که احتمال می داد انگشتان پای دخترش زیر چرخ خودرو خرد شده باشد ولی هیچ کس در بخش اورژانس بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد کمکی به او نمی کرد. بالاخره پزشک از راه رسید اما چند نفر دیگر جلوتر از او در صف معاینه بودند. باز هم چشمان مادر اشکبار شد و پدر همچنان به این سو و آن سو می رفت تا شاید چاره ای بیابد. حدود 15 دقیقه بعد پزشک عمومی بخش با معاینه پای دختر، عکس برداری (رادیولوژی) را تجویز کرد ولی متصدی رادیولوژی مدعی بود که الان نوبت تعویض شیفت است و باید همچنان منتظر بمانید.
بیماران و مصدومان روی تخت های بیمارستانی و صندلی های اتاق انتظار به صف شده بودند و مادر تلاش می کرد با بوسیدن پای دخترش، برای لحظاتی او را آرام کند.او مدام اشک های دخترش را پاک می کرد و با التماس از او می خواست مادر را ببخشد! ولی هنوز خبری از رادیولوژیست نبود.بالاخره با صدای نوبت کیست؟ برق عجیبی در چشمان مادر درخشید ولی ابتدا نوبت کسانی بود که روی تخت بیمارستانی قرار داشتند.
نگرانی های مرد موسپید نیز به اوج رسیده بود و با دیدن چهره دخترش، فقط قدم می زد تا اشک هایش پنهان بماند، بالاخره او یک مرد بود و نمی توانست به دلیل تاخیر در امدادرسانی اورژانسی اشک بریزد! شاید هم قصد داشت بر مزار «درمان» سوگواری کند! در میان همه این هیاهوهای بیمارستانی، در نهایت نوبت به دختر جوان رسید و مقابل دستگاه رادیولوژی قرار گرفت ولی زمانی که عکسی از پای دختر گرفته شد متصدی مذکور گفت: به دکتر بگویید، زباله ای به پایم چسبیده بود که هنگام درمان شائبه ای ایجاد نشود و آن را شکستگی تصور نکنند!
مادر بلافاصله به اتاق معاینات پزشکی بازگشت ولی باز هم آقای دکتر به بخش اورژانس رفته بود! این انتظارهای کشنده، زوج میان سال را تا مرز «عصبانیت» برده بود ولی مرد موسپید که کارگر بازنشسته بود فقط زیر لب دعا می کرد و مادر همچنان زیر چادر مشکی خود اشک می ریخت. دوباره قصه تکراری «صف» حکایت دیگری داشت و باز هم زمانی که آقای دکتر به اتاق معاینات بازگشت باید «بیماران در صف» را می پذیرفت. متصدی می گفت: آقای دکتر در بخش اورژانس و از روی سیستم رایانه ای تصاویر و عکس های بیماران را دیده اند و اکنون فقط معاینه می کنند. نوبت دختر جوان که رسید الحمدلله شکستگی نداشت و تنها «آتل بندی» توصیه دکتر بود که اگر رنگ پا عوض شد یا «ورم» کرد دوباره باید به پزشک مراجعه کنند!
گزارش خراسان حاکی است: در این شرایط بود که زوج میان سال نفس راحتی کشیدند و پدر برای تسویه حساب به طرف صندوق بخش اورژانس رفت ولی مشکل دیگری او را دگرگون کرد؛ چون مصدوم را با خودروی شخصی به بیمارستان آورده اید، هزینه های آن آزاد محاسبه می شود! مرد میان سال به آرامی گفت: ولی من بازنشسته هستم و بیمه تامین اجتماعی دارم ،در پذیرش هم فرم بیمه را تکمیل کردم!
متصدی بدون آن که نگاهی به مرد موی سپید بیندازد، ادامه داد: یا باید بعد از وقوع حادثه با اورژانس تماس می گرفتید یا زمانی که وارد بخش شدید می گفتید تصادف نبوده و بر اثر یک حادثه پای دخترتان آسیب دیده است!
بعد از گفت وگوهایی میان پدر مصدوم و متصدی مالی بیمارستان، بالاخره قرار شد کپی کارت ملی ضمیمه پرونده شود تا از خدمات بیمه درمانی بهره ببرد اما حالا پذیرش بخش اورژانس مدعی بود که بیمه دختر شما در سیستم اعتباری ندارد! مرد میان سال که از تعجب چشمانش گرد شده بود، با صدای خسته اش گفت: چگونه می شود ؟ من که بازنشسته هستم! اما متصدی می گفت: چاره ای نیست باید هزینه های بیمارستان را آزاد پرداخت کنید! و بیمه تکمیلی هم هزینه ای را نمی پردازد!!
پدر مصدوم ادامه داد: قبل از کرونا دفترچه های درمانی دختران جوان را هر شش ماه برای تایید دوباره می بردیم اما بعد از شیوع کرونا قرار شد که سازمان ها به طور منظم این موارد را به ادارات اعلام کنند!
ولی حرف های کارگر بازنشسته خریداری نداشت و متصدیان بیمارستان تاکید می کردند که باید هزینه ها آزاد پرداخت شود. مرد سپیدموی گفت: اگر فردا به سازمان تامین اجتماعی مراجعه کنم و مشکل برطرف شود آیا هزینه های اضافی را برمی گردانید؟ پاسخ «نه» تنها موضوعی بود که مرد را به سوی منشی پزشک عمومی کشاند! او گفت: لطفا هزینه های «آتل» را کم کنید، نیازی به آتل بندی پای دخترم نیست!
عقربه های ساعت حدود 16 را نشانه رفته بودند که منشی دکتر از کارگر بازنشسته با اثر انگشت و امضا تعهد کتبی گرفت که اگر حادثه ای برای پای مصدوم رخ دهد، «پدر» مقصر است که نتوانست پول «آتل» دخترش را تهیه کند و بیمارستان هیچ مسئولیتی در این باره ندارد! پدرهم با آه سردی که کشید شانه های خمیده اش را تکیه گاه دخترش کرد و او را لنگ لنگان از بخش اورژانس بیرون برد. آن جا بود که به یاد توصیه رهبری افتادم که فرمود : « ما می خواهیم اگر کسی در یک خانواده بیمار شد، بیش از رنج بیماری، رنج دیگری نداشته باشد!»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


سفر اخیر وزیر کشاورزی رژیم اسرائیل به منطقه «زنگلان» در قرهباغ که در هفت کیلومتری مرز ایران واقع شده، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. سفری که هدف آن ساخت «دهکده دیجیتال» در منطقهای از جمهوری آذربایجان اعلام شده که سالها به دست ارامنه افتاده بود و دولت باکو بر آن کنترلی نداشت. تلاش اخیر تل آویو برای به اشتراک گذاری فناوریهای خود از جمله در زمینه کشاورزی، بخشی از جنگ ترکیبی یا هیبریدی رژیم صهیونیستی در منطقه برای افزایش قدرت و نفوذ خود است. چرا که از نگاه سردمدارانش هر چه نفوذ این رژیم به عنوان یک بازیگر در عرصههای مختلف افزایش یابد، میزان ضربهپذیری آن کاهش مییابد. خطری که باید توسعه آن را جدی گرفت و راههای مقابله با آن را بررسی کرد. تلاشهای این رژیم برای نفوذ خود در خاورمیانه و منطقه اوراسیا را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. بخش اول حوزه نظامی است که با موانع جدید مواجه شده است. شلیک موشک، بمباران پایگاههای نظامی رقیب، ترور رهبران گروههای مقاومت یا مقامات ارشد سیاسی، اجرایی و علمی، همواره بخشی از راهبرد اسرائیل برای ضربه زدن به رقبایش بوده است. جدیدترین این اقدامات موشکباران منطقه زینبیه دمشق، پایتخت سوریه بود. بخش دیگری از حوزه نظامی نیز شامل کمک تسلیحاتی، آموزش نیروهای نظامی و فروش اسلحه است. انستیتو تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI) پیشتر در گزارشی نوشته بود که ۶۰ درصد تسلیحات و تجهیزات وارداتی آذربایجان را اسرائیل تامین میکند. این رژیم هواپیماهای بدون سرنشین Harop را در طول جنگ قره باغ در اختیار ارتش جمهوری آذربایجان گذاشته بود. البته حوزه نظامی اسرائیل با قدرتمندتر شدن مقاومت، به روزتر شدن موشکهای حزب ا... و حماس که به خوبی در جنگ اخیر غزه شاهد آن بودیم و همچنین تغییرات قوا در سوریه با تنش آلود شدن روابط مسکو و تل آویو بر سر اوکراین تا جایی که شاهد اولین شلیک سامانههای اس 300 روسیه به جنگندههای اسرائیلی در هفته قبل بودیم و همچنین جایگزین شدن نیروهای مقاومت با نیروهای روسی به خوبی نشان میدهد این رژیم عملا در این جبهه با مشکلات جدی مواجه است. بخش دوم تلاشهای اسرائیل در افزایش روابط دیپلماتیک و پیگیری عادیسازی با کشورهای مسلمان منطقه است. بخشی از روابط با کشورهای مسلمان غیر عرب در سالهای گذشته آغاز شده که میتوان به آذربایجان و ترکیه اشاره کرد. اما بخش دیگر آن در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ بر آمریکا و امضای پیمان صلح ابراهیم رقم خورد که در پی آن، بحرین و امارات روابط خود با تل آویو را به صورت آشکار پیگیری میکنند. حتی اواخر ماه ژانویه سال جاری اسحاق هرتسوگ، به نخستین رئیس رژیم اسرائیل بدل شد که به امارات متحده عربی سفر رسمی کرد. چند هفته پیش از آن، رجب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در تماس تلفنی بی سابقه با همتای اسرائیلی خود روابط تیره خود با این رژیم طی هشت سال گذشته را کنار گذاشت. این تحولات در حالی است که قطار عادی سازی با این رژیم با چشم پوشی دولتها بر کشتار مردم فلسطین و اشغال سرزمینهای شان همچنان به پیش میرود. بخش سوم راهبرد اسرائیل برای افزایش نفوذ خود، در حوزه انتقال فناوری و سرمایه گذاریهای اقتصادی قابل پیگیری است. نمونه اخیر آن ساخت دهکده دیجیتال در جمهوری آذربایجان است. رژیم صهیونیستی اما پیش از این به ازبکستان و تاجیکستان در حوزه کشاورزی، آبیاری و انتقال فناوریهای لازم کمک کرده بود. ترکمنستان از حیث ژئواستراتژیک برای رژیم صهیونیستی مهم است، طبق یک ضربالمثل در اورشلیم هر فرد از یک هتل در عشقآباد میتواند ایران را ببیند. بدیهی است برای مقابله با تحرکات این رژیم در منطقه ابتدا باید شناخت دقیق تری از حوزهها و شیوههای عملکردی آن داشت. با وجود آن چه در بالا گفته شد، اسرائیل از نقطه ضعفهای قابل توجهی نیز برخوردار است. جنگی که بر سر محله شیخ جراح جرقه آن خورد و به مانور خیره کننده نیروهای مقاومت در به ستوه آوردن ارتش اسرائیل و آتش بس ختم شد یکی از نمونههای آن است. حملات سال گذشته نیروهای مقاومت و شلیک صدها فروند موشک و خمپاره به سوی سرزمینهای اشغالی نشان داد که گنبد آهنین رویایی پوشالی برای امنیت این رژیم است. از طرفی، اسرائیل میداند که با خروج نسبی روسیه از سوریه و جایگزینی نیروهای مقاومت در پایگاههای به جا مانده، خطری راهبردی علیه او شکل گرفته است.شاید مجموعه این تحولات باعث شده تا این رژیم بر سرعت تقلاهای هیبریدی خود برای تغییر موازنه در منطقه بیفزاید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


اقدام دولت شجاعانه است، نمیشود گفت دولت به جای اصلاحات یارانه ای، افزایش فروش نفت و احیای برجام را دنبال کند


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


سرقت از آدم معروفها و چهرههای سرشناس، بارها خبرساز شده و توجه کاربران شبکههای اجتماعی را جلب کرده است. در آخرین مورد،هفته پیش بود که تلفن همراه وزیر ورزش مقابل مسجد بلال به سرقت رفت. این سارق با مشاهده شلوغی مقابل مسجد بلال وارد جمعیت می شود و بدون اینکه بداند جیب چه کسی را میزند، گوشی موبایل وزیر ورزش را سرقت می کند. مأموران پلیس آگاهی تهران پس از بررسی فیلم محل سرقت و تحقیقات میدانی، هویت سارق را شناسایی و روز گذشته او را در حاشیه تهران دستگیر کردند. با دستگیری متهم ،گوشی آقای سجادی کشف و تحویل او شد البته تحقیقات از متهم در پلیس آگاهی ادامه دارد. به همین بهانه و در پرونده امروز زندگیسلام به ماجراهای جنجالی سرقت از آدم های معروف خواهیم پرداخت.
دستکشهای عقاب در جامجهانی 1998
از چه کسی؟ احمدرضا عابدزاده
فروردین 99 خبر رسید به ویلا و رستوران «احمدرضا عابدزاده» در شمال دستبرد زده شدهاست. لباسها و دستکشهای او در جامجهانی 1998، تابلوهای نفیس، تعدادی از هدایای یادگار مردم به عقاب آسیا و یکسری وسایل گرانقیمت دیگر به سرقت رفتند. چندروز بعد اعلام شد که سه سارق و یک مالخر درارتباط با پرونده دروازهبان اسبق تیم ملی بازداشت شدهاند. این پرونده حاشیه هم کم نداشت؛ ادعا شد که سارقان خانه عابدزاده سابقهدارانی بودهاند که به مرخصی رفتهبودند اما پلیس این موضوع را تکذیب کرد.
ربودن چرخهای خودروی سلطان
از چهکسی؟ علی پروین
این چهره سرشناس فوتبال کشورمان در اواخر سال70هنگامی که در ویلای خود در شمال مشغول استراحت بود با سرقت چرخهای خودرواش مواجه شد. سارقان با ربودن 4 چرخ خودروی سلطان عملا هیچگونه لاستیکی برای سلطان آن روزهای فوتبال ایران نگذاشتند. هویت این دزد که جرئت دزدی از سلطان را داشتهاست، هنوز نامشخص است.
سرقت لپتاپ و دوربینِ هدیه
از چه کسی؟ هدیه تهرانی
اواخر خردادماه 1386، «هدیه تهرانی» در تماس با ایسنا اعلام کرد که لپتاپ و دوربین اش را از توی خودرو اش که در پارکینگ بیمارستانی پارک شدهبود، سرقت کردهاند. سارق یا سارقان کاری به پولها و دیگر اشیای قیمتی داخل ماشین نداشتهاند و بهنظر میرسیده که صرفا دنبال اطلاعات شخصی خانم تهرانی بودهاند. او بلافاصله موضوع را به اطلاع پلیس آگاهی رساندهبود اما خبری وجود ندارد که بفهمیم لپتاپ و دوربین خانم تهرانی به ایشان برگردانده شد یا خیر.
استوک اختصاصی نایک
از چه کسی؟ جواد نکونام
«جواد نکونام» کاپیتان سابق تیم ملی کشورمان و هافبک باتجربه استقلالی ها به دزدیده شدن استوک هایش (کفش های کتانی مخصوص فوتبال) عادت کرده است. او تقریبا در هر ماه، یک استوکش را به خاطر دزدی از دست داده! همه این استوک ها به کنار، نکونام هنوز هم از آن کتانی حرف می زند که شرکت نایک آن را به صورت اختصاصی برای او تولید کرده بود؛ استوکی که سه رنگِ پرچم کشورمان روی آن نقش بسته بود و در سال 92 به سرقت رفت!
داستان ترسناک دختر آقای نویسنده
از چه کسی؟ نیروانا قاسمخانی
مهرماه سال 99 نیروانا قاسمخانی دختر مهراب قاسمخانی نویسنده سریال «شبهای برره» سرقت تلفن همراه در خودرو به واسطه قمه را تجربه کرد. مهراب قاسمخانی از این اتفاق در صفحه شخصی خود نوشت و خبر این سرقت به سرعت در فضای مجازی پیچید. چند روز بعد از این سرقت، پلیس، دزد را دستگیر کرد و او را با دختر قاسمخانی روبهرو کرد. نیروانا گفت: «من سارق زورگیر را قبل از این که بخواهد نقشهاش را عملی کند دیدم، اما نمیدانستم چه فکری در سرش است».
سرقت کیف «جیران» با یک مشت!
از چه کسی؟ پریناز ایزدیار
پریناز ایزدیار که این روزها مردم بیشتر او را با «جیران» میشناسند تجربه سرقت اموال را پشت سر گذاشته است. سال 95، دو سارق موتورسوار، کیف او را که روی صندلی جلوی خودرو بود، دزدیدند. او درباره این حادثه گفته است: «جوانی از شیشه تا کمر خود را داخل خودرو کرد وکیفم را قاپید. کیف را گرفتم ولی یک مشت به من زد و کیف را با خودش برد.» مدتی بعد دزدها پیدا شدند اما از کیف و مدارک داخل آن خبری نبود.
چه میکنه این دزد!
از چهکسی؟ عادل فردوسیپور
ماجرای سرقت از فردوسیپور به سال 87 برمیگردد که بعد از یک سفر متوجه دزدیده شدن اموالش از جمله مقداری سکه، دلار، تابلو فرش و چند تخته فرش از منزلش شد. بعدها با دستگیری این دزدها گویا اموال به این استاد زبان دانشگاه شریف بازگرداننده شد و دزدان منزل او هم بعد از دستگیری اعتراف کردند که تا قبل از ورود به خانه از هویت صاحبخانه اطلاعی نداشتند.
طعمهشدن لباسهای سرمربی تیمملی
از چه کسی؟ کیروش
درمیان پروندههای سلبریتیهای مال باخته، مورد «کارلوس کیروش» از همه عجیبتر بود؛ دوبار در سالهای 93 و 95 به اموال کیروش دستبرد زده شد اما ماجرا مربوط به خانه و ماشین یا اطلاعات شخصی نبود؛ بلکه کتوشلوار مارکدار و لباس تمرین آقای کیروش بود که چشم سارقان را گرفتهبود. کسی از سرنوشت لباسهای بهسرقترفته کیروش خبر ندارد.
گاو صندوقی پُر از دلار
از چه کسی؟ فرهاد مجیدی
بهمن سال گذشته، زمانی که سرمربی استقلالتهران به خانه برگشت، متوجه دستبرد به گاو صندوقی شد که در آن وسایل گران قیمتی داشت. او به پلیس اعلام کرده چند ساعت گران قیمت، پول نقد، دلار و چکهایی داشته که گم شدن آنها برای وی دردسر ایجاد خواهد کرد. در گام نخست، فیلم دوربینهای مداربسته بازبینی شد و معلوم شد که سارقان ۲ نفر بودند. آن ها درحالیکه ماسک بهصورت داشتند، پس از تخریب در، وارد خانه شدند و پس از جستوجو گاوصندوق را پیدا و با مهارت تمام در آن را باز کرده و دست به سرقت زده بودند. آن طور که فیلمها نشان میداد سارقان حدود ساعت یک بامداد وارد خانه شده و دقایقی بعد آن جا را ترک کرده بودند. تا این لحظه خبری از دستگیری این سارقان منتشر نشده است.
گردنبندقاپی از آقای گل
از چه کسی؟ علی دایی
عصر 7 آبان 1400، زمانی که علی دایی و دخترش از دفتر کار خود در زعفرانیه خارج شدند یک گردنبندقاپ باسابقه، گردنبند طلای این فوتبالیست معروف را در کسری از ثانیه دزدید و فرار کرد. ویدئوی این سرقت که از طریق یک دوربین مداربسته به دست آمده بود به سرعت در فضای مجازی دستبهدست شد. پلیس، چهار روز بعد، سارق را بازداشت کرد. عجیب این که سارق گفته بود اگر میدانستم او، علی دایی است گردنبندش را نمیقاپیدم!
منابع این بخش از پرونده: رکنا، عصر ایران، تیتر برتر، بهارنیوز، ورزش 3

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.